چرا توجه به #طب_سنتی تاکنون کافی نبوده است؟

در سالهای اخیر #طب سنتی موافقان و مخالفان فراوانی داشته است که هرکدام از منظر خاصی به آن پرداختهاند. در این مقاله قصد داریم به
صورت فشرده به برخی فرصتهای نهفته ، چالشهای پیش رو و بایدها و نبایدهای این حوزه بپردازیم.
در شرایط خطیر #اقتصادی کنونی کشور، هر فرصتی که زمینه ی اشتغال، تولید ثروت و کاهش وابستگی را فراهم آورد باید کانون توجهات قرار
گیرد. گسترش طب سنتی به عقیده ی صاحبنظران فرصتی ارزشمند در اختیار اقتصاد کشور قرار میدهد تا از این رهگذر، عالوه بر جلوگیری
از خروج ارز در حوزه درمان، زمینهی گسترش #توریسم_سلامت و کاهش هزینه های #بهداشت و درمان فراهم شود.
فارغ از نگاه صرف اقتصادی، اگر از دریچه کارایی و اثربخشی در حوزه ی سالمت و درمان به موضوع نگاه کنیم، با موارد متعددی مواجه خواهیم
شد که طب سنتی راهحلهای ساده تر و در دسترس تری را نسبت به رقیب مدرن خود ارائه میکند که شرح آن از حوصله این نوشته خارج است.
اما به صورت اجمالی میتوان گفت که امروزه، نفوذ ساختاری بنگاههای ذینفع، به ویژه غولهای #داروسازی، اعتبار #پزشکی مدرن را در مقیاس
جهانی با بحرانی جدی روبرو کرده، بهطوریکه بسیاری از مردم و رسانهها با مشاهدهی پیوند میان منافع تجاری و مقولهی درمان، به بسیاری
از آموزه های #مدرن در این حوزه به دیدهی تردید مینگرند.
احیای مکتب سنتی طب در چین، مکتب #آیورودا در هند و گسترش بیمارستانهایی با داروهای تماما گیاهی در کشورهای توسعه یافته ای
مانند #آلمان را میتوان در این چارچوب تفسیر کرد که حرکت به سمت طبهای مکمل و جایگزین، تبدیل به یک جبر جهانی شده است.
نگاه به فرصتهای موجود در این حوزه، این پرسش را ایجاد میکند که چرا سرعت توسعه و سازماندهی طب سنتی در کشور تا این حد لاکپشتی است؟ گویا اراده ای جدی و واقعی برای ترویج و گسترش این مقوله در میان متولیان امر وجود ندارد تا آنجا که باعث شده نقش طب
سنتی در نظام سالمت و درمان بسیار کمرنگ باشد. دستاوردها و تجربیات کشورهایی مانند #چین در احیای طب سنتی بومیشان در مقابل
چشم ما قرار دارد و انتظار میرود طب سنتی ایرانی که به لحاظ غنای محتوایی موقعیتی بمراتب رفیعتر از همتای چینی خود دارد، بتواند
جایگاه خود را در نظام سالمت کشور پیدا کند.
در حالیکه 07 %داروهای مصرفی در چین ریشهی گیاهی دارند، در کشور ما این عدد بیش از 3 %نیست. شاید اگر تنوع اقلیمی کشور ما،
ظرفیت تولید انواع #گیاهان_دارویی را نداشت، این آمار تاسف آور نبود. در شرایطی که وزارت بهداشت برنامهی خود را به حداقل رساندن واردات و تقویت تولیدات داخلی در حوزهی دارو عنوان میکند، مهمل و معطل ماندن این ظرفیت عظیم و توسل به واردات دارو سوال برانگیز است.
البته اقداماتی در سالهای اخیر در راستای گسترش و تثبیت طب سنتی، توسط متولیان امر در وزارت بهداشت صورت گرفته است که از جمله ی آنها میتوان به تاسیس دانشکده های طب سنتی اشاره کرد. اما با در نظر گرفتن راه باقیمانده باید گفت که سرعت این اقدامات متناسب با نیاز رو به رشد ناشی از اقبال عمومی مردم به این حوزه نیست.
به عنوان مثال مدتهاست که بحث تحت پوشش بیمه قرار گرفتن خدمات و داروهای طب سنتی در فضای رسانه ای مطرح میشود، اما با
گذشت چند سال هنوز این تلاشها به ثمر ننشسته است.
در بسیاری از کشورهای #غربی این امکان برای بیماران فراهم است که به میل خود، بین طب سنتی و مدرن انتخاب کنند. اما متاسفانه در کشور ما علیرغم بهره مندی از سابقهی تاریخی در طب، بیمارستانهای طب سنتی با عملکرد سازمان یافته و استاندارد که خدمات شبانه روزی

اورژانس و بستری را ارائه دهند وجود ندارد. مراکزی که خدمات طب سنتی را ارائه میدهند، جزیرهای، قائم به فرد و فاقد ساختار منسجم بوده
و پزشکان این حوزه فاقد اتفاق نظر در روش درمانی هستند.
رسانه ها نیز موظفند رسالت خود را در راستای معرفی و ترویج این میراث گرانسنگ تاریخی به نسلهایی که از بعد تاریخی و علمی با آن بیگانه هستند تعریف کرده و غبار بی اعتباری ناشی از اظهارنظرهای خرافی و عامیانه افراد فرصت طلب و سودجو را از چهره ی آن بزدایند.
همچنین متخصصین طب سنتی باید در حوزه ی #مستندسازی بهتر از گذشته عمل کرده و روشهای درمانی خود را مبتنی بر شواهد علمی و
آزمایشات استاندارد و با زبانی قابل ارائه به #مجامع_جهانی بیان کنند و از عادت معهود خود مبنی بر نقل قول صرف از بزرگان، فاصله بگیرند. در
این شرایط، کسانی که انگشت اتهام غیرعلمی بودن به سمت این علم دراز میکنند، خلع سلاح خواهند شد.
در پایان باید گفت که اگر بین #دولت، رسانه ها، متخصصین و صاحبنظران این رشته و مردم وفاقی در راستای حمایت و توسعه طب سنتی شکل بگیرد، امید میرود در آیندهای نزدیک همگی از ثمرات آن در حوزهی اقتصاد و ارتقای نظام سلامت بهره مند خواهیم شد

چرا توجه به #طب_سنتی تاکنون کافی نبوده است؟

در سالهای اخیر #طب سنتی موافقان و مخالفان فراوانی داشته است که هرکدام از منظر خاصی به آن پرداختهاند. در این مقاله قصد داریم به
صورت فشرده به برخی فرصتهای نهفته ، چالشهای پیش رو و بایدها و نبایدهای این حوزه بپردازیم.
در شرایط خطیر #اقتصادی کنونی کشور، هر فرصتی که زمینه ی اشتغال، تولید ثروت و کاهش وابستگی را فراهم آورد باید کانون توجهات قرار
گیرد. گسترش طب سنتی به عقیده ی صاحبنظران فرصتی ارزشمند در اختیار اقتصاد کشور قرار میدهد تا از این رهگذر، عالوه بر جلوگیری
از خروج ارز در حوزه درمان، زمینهی گسترش #توریسم_سلامت و کاهش هزینه های #بهداشت و درمان فراهم شود.
فارغ از نگاه صرف اقتصادی، اگر از دریچه کارایی و اثربخشی در حوزه ی سالمت و درمان به موضوع نگاه کنیم، با موارد متعددی مواجه خواهیم
شد که طب سنتی راهحلهای ساده تر و در دسترس تری را نسبت به رقیب مدرن خود ارائه میکند که شرح آن از حوصله این نوشته خارج است.
اما به صورت اجمالی میتوان گفت که امروزه، نفوذ ساختاری بنگاههای ذینفع، به ویژه غولهای #داروسازی، اعتبار #پزشکی مدرن را در مقیاس
جهانی با بحرانی جدی روبرو کرده، بهطوریکه بسیاری از مردم و رسانهها با مشاهدهی پیوند میان منافع تجاری و مقولهی درمان، به بسیاری
از آموزه های #مدرن در این حوزه به دیدهی تردید مینگرند.
احیای مکتب سنتی طب در چین، مکتب #آیورودا در هند و گسترش بیمارستانهایی با داروهای تماما گیاهی در کشورهای توسعه یافته ای
مانند #آلمان را میتوان در این چارچوب تفسیر کرد که حرکت به سمت طبهای مکمل و جایگزین، تبدیل به یک جبر جهانی شده است.
نگاه به فرصتهای موجود در این حوزه، این پرسش را ایجاد میکند که چرا سرعت توسعه و سازماندهی طب سنتی در کشور تا این حد لاکپشتی است؟ گویا اراده ای جدی و واقعی برای ترویج و گسترش این مقوله در میان متولیان امر وجود ندارد تا آنجا که باعث شده نقش طب
سنتی در نظام سالمت و درمان بسیار کمرنگ باشد. دستاوردها و تجربیات کشورهایی مانند #چین در احیای طب سنتی بومیشان در مقابل
چشم ما قرار دارد و انتظار میرود طب سنتی ایرانی که به لحاظ غنای محتوایی موقعیتی بمراتب رفیعتر از همتای چینی خود دارد، بتواند
جایگاه خود را در نظام سالمت کشور پیدا کند.
در حالیکه 07 %داروهای مصرفی در چین ریشهی گیاهی دارند، در کشور ما این عدد بیش از 3 %نیست. شاید اگر تنوع اقلیمی کشور ما،
ظرفیت تولید انواع #گیاهان_دارویی را نداشت، این آمار تاسف آور نبود. در شرایطی که وزارت بهداشت برنامهی خود را به حداقل رساندن واردات و تقویت تولیدات داخلی در حوزهی دارو عنوان میکند، مهمل و معطل ماندن این ظرفیت عظیم و توسل به واردات دارو سوال برانگیز است.
البته اقداماتی در سالهای اخیر در راستای گسترش و تثبیت طب سنتی، توسط متولیان امر در وزارت بهداشت صورت گرفته است که از جمله ی آنها میتوان به تاسیس دانشکده های طب سنتی اشاره کرد. اما با در نظر گرفتن راه باقیمانده باید گفت که سرعت این اقدامات متناسب با نیاز رو به رشد ناشی از اقبال عمومی مردم به این حوزه نیست.
به عنوان مثال مدتهاست که بحث تحت پوشش بیمه قرار گرفتن خدمات و داروهای طب سنتی در فضای رسانه ای مطرح میشود، اما با
گذشت چند سال هنوز این تلاشها به ثمر ننشسته است.
در بسیاری از کشورهای #غربی این امکان برای بیماران فراهم است که به میل خود، بین طب سنتی و مدرن انتخاب کنند. اما متاسفانه در کشور ما علیرغم بهره مندی از سابقهی تاریخی در طب، بیمارستانهای طب سنتی با عملکرد سازمان یافته و استاندارد که خدمات شبانه روزی

اورژانس و بستری را ارائه دهند وجود ندارد. مراکزی که خدمات طب سنتی را ارائه میدهند، جزیرهای، قائم به فرد و فاقد ساختار منسجم بوده
و پزشکان این حوزه فاقد اتفاق نظر در روش درمانی هستند.
رسانه ها نیز موظفند رسالت خود را در راستای معرفی و ترویج این میراث گرانسنگ تاریخی به نسلهایی که از بعد تاریخی و علمی با آن بیگانه هستند تعریف کرده و غبار بی اعتباری ناشی از اظهارنظرهای خرافی و عامیانه افراد فرصت طلب و سودجو را از چهره ی آن بزدایند.
همچنین متخصصین طب سنتی باید در حوزه ی #مستندسازی بهتر از گذشته عمل کرده و روشهای درمانی خود را مبتنی بر شواهد علمی و
آزمایشات استاندارد و با زبانی قابل ارائه به #مجامع_جهانی بیان کنند و از عادت معهود خود مبنی بر نقل قول صرف از بزرگان، فاصله بگیرند. در
این شرایط، کسانی که انگشت اتهام غیرعلمی بودن به سمت این علم دراز میکنند، خلع سلاح خواهند شد.
در پایان باید گفت که اگر بین #دولت، رسانه ها، متخصصین و صاحبنظران این رشته و مردم وفاقی در راستای حمایت و توسعه طب سنتی شکل بگیرد، امید میرود در آیندهای نزدیک همگی از ثمرات آن در حوزهی اقتصاد و ارتقای نظام سلامت بهره مند خواهیم شد

چرا توجه به #طب_سنتی تاکنون کافی نبوده است؟

در سالهای اخیر #طب سنتی موافقان و مخالفان فراوانی داشته است که هرکدام از منظر خاصی به آن پرداختهاند. در این مقاله قصد داریم به
صورت فشرده به برخی فرصتهای نهفته ، چالشهای پیش رو و بایدها و نبایدهای این حوزه بپردازیم.
در شرایط خطیر #اقتصادی کنونی کشور، هر فرصتی که زمینه ی اشتغال، تولید ثروت و کاهش وابستگی را فراهم آورد باید کانون توجهات قرار
گیرد. گسترش طب سنتی به عقیده ی صاحبنظران فرصتی ارزشمند در اختیار اقتصاد کشور قرار میدهد تا از این رهگذر، عالوه بر جلوگیری
از خروج ارز در حوزه درمان، زمینهی گسترش #توریسم_سلامت و کاهش هزینه های #بهداشت و درمان فراهم شود.
فارغ از نگاه صرف اقتصادی، اگر از دریچه کارایی و اثربخشی در حوزه ی سالمت و درمان به موضوع نگاه کنیم، با موارد متعددی مواجه خواهیم
شد که طب سنتی راهحلهای ساده تر و در دسترس تری را نسبت به رقیب مدرن خود ارائه میکند که شرح آن از حوصله این نوشته خارج است.
اما به صورت اجمالی میتوان گفت که امروزه، نفوذ ساختاری بنگاههای ذینفع، به ویژه غولهای #داروسازی، اعتبار #پزشکی مدرن را در مقیاس
جهانی با بحرانی جدی روبرو کرده، بهطوریکه بسیاری از مردم و رسانهها با مشاهدهی پیوند میان منافع تجاری و مقولهی درمان، به بسیاری
از آموزه های #مدرن در این حوزه به دیدهی تردید مینگرند.
احیای مکتب سنتی طب در چین، مکتب #آیورودا در هند و گسترش بیمارستانهایی با داروهای تماما گیاهی در کشورهای توسعه یافته ای
مانند #آلمان را میتوان در این چارچوب تفسیر کرد که حرکت به سمت طبهای مکمل و جایگزین، تبدیل به یک جبر جهانی شده است.
نگاه به فرصتهای موجود در این حوزه، این پرسش را ایجاد میکند که چرا سرعت توسعه و سازماندهی طب سنتی در کشور تا این حد لاکپشتی است؟ گویا اراده ای جدی و واقعی برای ترویج و گسترش این مقوله در میان متولیان امر وجود ندارد تا آنجا که باعث شده نقش طب
سنتی در نظام سالمت و درمان بسیار کمرنگ باشد. دستاوردها و تجربیات کشورهایی مانند #چین در احیای طب سنتی بومیشان در مقابل
چشم ما قرار دارد و انتظار میرود طب سنتی ایرانی که به لحاظ غنای محتوایی موقعیتی بمراتب رفیعتر از همتای چینی خود دارد، بتواند
جایگاه خود را در نظام سالمت کشور پیدا کند.
در حالیکه 07 %داروهای مصرفی در چین ریشهی گیاهی دارند، در کشور ما این عدد بیش از 3 %نیست. شاید اگر تنوع اقلیمی کشور ما،
ظرفیت تولید انواع #گیاهان_دارویی را نداشت، این آمار تاسف آور نبود. در شرایطی که وزارت بهداشت برنامهی خود را به حداقل رساندن واردات و تقویت تولیدات داخلی در حوزهی دارو عنوان میکند، مهمل و معطل ماندن این ظرفیت عظیم و توسل به واردات دارو سوال برانگیز است.
البته اقداماتی در سالهای اخیر در راستای گسترش و تثبیت طب سنتی، توسط متولیان امر در وزارت بهداشت صورت گرفته است که از جمله ی آنها میتوان به تاسیس دانشکده های طب سنتی اشاره کرد. اما با در نظر گرفتن راه باقیمانده باید گفت که سرعت این اقدامات متناسب با نیاز رو به رشد ناشی از اقبال عمومی مردم به این حوزه نیست.
به عنوان مثال مدتهاست که بحث تحت پوشش بیمه قرار گرفتن خدمات و داروهای طب سنتی در فضای رسانه ای مطرح میشود، اما با
گذشت چند سال هنوز این تلاشها به ثمر ننشسته است.
در بسیاری از کشورهای #غربی این امکان برای بیماران فراهم است که به میل خود، بین طب سنتی و مدرن انتخاب کنند. اما متاسفانه در کشور ما علیرغم بهره مندی از سابقهی تاریخی در طب، بیمارستانهای طب سنتی با عملکرد سازمان یافته و استاندارد که خدمات شبانه روزی

اورژانس و بستری را ارائه دهند وجود ندارد. مراکزی که خدمات طب سنتی را ارائه میدهند، جزیرهای، قائم به فرد و فاقد ساختار منسجم بوده
و پزشکان این حوزه فاقد اتفاق نظر در روش درمانی هستند.
رسانه ها نیز موظفند رسالت خود را در راستای معرفی و ترویج این میراث گرانسنگ تاریخی به نسلهایی که از بعد تاریخی و علمی با آن بیگانه هستند تعریف کرده و غبار بی اعتباری ناشی از اظهارنظرهای خرافی و عامیانه افراد فرصت طلب و سودجو را از چهره ی آن بزدایند.
همچنین متخصصین طب سنتی باید در حوزه ی #مستندسازی بهتر از گذشته عمل کرده و روشهای درمانی خود را مبتنی بر شواهد علمی و
آزمایشات استاندارد و با زبانی قابل ارائه به #مجامع_جهانی بیان کنند و از عادت معهود خود مبنی بر نقل قول صرف از بزرگان، فاصله بگیرند. در
این شرایط، کسانی که انگشت اتهام غیرعلمی بودن به سمت این علم دراز میکنند، خلع سلاح خواهند شد.
در پایان باید گفت که اگر بین #دولت، رسانه ها، متخصصین و صاحبنظران این رشته و مردم وفاقی در راستای حمایت و توسعه طب سنتی شکل بگیرد، امید میرود در آیندهای نزدیک همگی از ثمرات آن در حوزهی اقتصاد و ارتقای نظام سلامت بهره مند خواهیم شد